دوستان
سلام کارمن هرشب گریه وزاریه ...نمیدونم چرا ولی میخامش خیلی کسی که همه رندگیمه ولی من هیچ جای زندگیش نیستم...
توسط:سحر
+ نوشته شده در شنبه بیست و نهم اسفند ۱۳۹۴ ساعت 9:31 توسط ALONE REzA
|
سلام کارمن هرشب گریه وزاریه ...نمیدونم چرا ولی میخامش خیلی کسی که همه رندگیمه ولی من هیچ جای زندگیش نیستم...
توسط:سحر

تسبیحی بافته ام
نه از سنگ
نه از چوب
نه از مروارید
بلور اشکهایم را به نخ کشیده ام تا برای شادمانیت دعا کنم !
.
.
اتفاقِ عشق بینِ من و توست ، نگران نباش ! هیچ اتفاقی اتفاقی نیست …
.
.
گفتم برایت میمیرم
تو خندیدی ولی من ، از همان روز تا کنون دیگر برای خودم زندگی نکردم …
.
.
وقتی سردم میشود کافیست حریر نازک خیالت را دور تا دور خودم بپیچم ؛ تا ابد گرم گرمم …
.
.
من از چشمان “تو” چیزی نمی خواهم به جز گاهی نگاهی …
براي خواندن بقيه ي مطالب به ادامه مطلب برويد
قــول بــده کــه خــواهــی آمــد امــا هــرگــز نیــا! اگــر بیــایــی هــمه چیــز خــراب می شــود! دیــگر نــمی تــوانــم اینــگونــه بــا اشتــیاق بــه دریــا و جــاده خیــره شــوم! مــن خــو کــرده ام بــه ایــن انتــظار، بــه ایــن پــرســه زدن هــا در اسکــله و ایستــگاه! اگــر بیــایــی مــن چشــم بــه راه چــه کســی بمــانــم؟