لحظات عاشقانه
تنها تو رو می بینم ،لحظات با تو بودن را و یک زندگی شیرین را !
و آخر سر نیز رویاهای عاشقانه ام را با تو …
تنها تو رو می بینم ،لحظات با تو بودن را و یک زندگی شیرین را !
و آخر سر نیز رویاهای عاشقانه ام را با تو …
پشتـــــ این چشمـــ ها …
ابرها درگــــیرند …
و منـــــ …
کنار خنده هایتــــــ می مانمـــــ …
در اینــــ دقایقــــ دلتنگیـــــ …
و نـه حرفـــی واســـه گفتـن داری
فقـط دوست داری ساکـت بمونــــی
و صـــدای نفس کشیــدنش رو گــوش کنـــی . .
یعنی خیــــــــــلی دلت براش تنگ شده
یعنی خیــــــــــلی دوســــــــــــتش داری ..
اگه کسی رو دوست داشته باشی نمی تونی تو چشماش زل بزنی ...!!
نمی تونی دوریش رو تحمل بکنی ....!!
نمی تونی بهش بگی چقدر دوستش داری ...!!
نمی تونی بهش بگی چقدر بهش نیاز داری ...!!
برای همین عاشقا دیوونه میشن...!!
پاک ترین هوای دنیا...
همان لحظه ای است...
که دلهایمان هوای هم را میکند...!!
دلتنگ که باشی ،
آدم دیگری میشوی
خشنتر.. عصبیتر.. کلافه تر و تلخ تر
و جالبتر اینکه ، با اطرافیان هم کاری نداری
همه اش را نگه میداری و دقیقا سر کسی خالی میکنی ،
که دلـتنگ اش هستی...
تو را بوسيدم و جانم به در شد
تنم آواره و دل در به در شد
به كامت تا نهادم كام خود را
تمام هستي ام زير و زبر شد
زن كه تو باشي
مرد بودن خوب است
از ميان تمام مونث هاي دنيا
فقط كافيست پاي تو در ميان باشد
نميداني براي تو مرد بودن چه كيفي دارد
دوست دارم دستم را بگیری و زیرگوشم زمزمه کنی
که پشت خوابهای نا آرام تو...
چیزی بیش از نگرانی های زنانه نیست...
دستت را بگیرم و زیرگوشت زمزمه کنم
که پشت نگرانی های زنانه ی من...
می شود به فنجانی چای مست شوی
به سیگاری نئشه
و به لبخندی کامیاب!
اگر "او" یی که باید ... روبرویت نشسته باشد
در نگاهت چیزیست ، که نمیدانم چیست!
مثل آرامش بعد از یک غم
مثل پیدا شدن یک لبخند
مثل بوی نم بعد از باران
در نگاهت چیزیست ، که نمیدانم چیست!
من به آن محتاجم....
ی کلام اینجا باش...
بودنت بادل من. بی صداهم زیباست... .
شده دلـــــم….
زیباترین حادثه...
لمس رویای توست........
طعــم شیــریــن بــوســـــہ خیــال،
دو چنــدان مـــےشــود
وقتـــے کـــــہ دلــم بــاور مـــےکنــد،
یــک جــایـــے دور تــو از خــواب مـــےپــرے
و در حــالـــے کـــــہ گــرمــایـــے بــر گــونـــــہ ات حــس مـــےکنـــے،
نــام مــن را بــر لــب مـــےآورے .
بعضـــــے آבمها بوے خوب בارنـב
حتے وقتے בورنـב
בلت ڪﮧ براشون تنگ میشــــــﮧ
بوے خوبشـــــون تو ذهنت میپیچـﮧ
و اونقـבر בلت هواشونو میڪــــنـﮧ
ڪـﮧ בوســـــت בارے محڪم بغلشون ڪنــــــــے
سخته عاشق باشي ؛ ولي هيشکي ندونه ....
اشکاتو زودي پاک کني کسي نفهمه !
سخته دوستش داشته باشي ولي ندونه ...
نگاهش بکني اما نخونه ....
واي که چه سخته !
قشنگي عشق که ميگن شايد همینه ...
در آغوشم که می گیری
آنقدر آرام می شوم
که فراموش می کنم
باید نفس بکشم
می گن آدم برای رسیدن به عشقش باید از تمام دنیا بگذره...
ولی تو که دنیای منی چه طوری ازت بگذرم؟
شریک جرم من تویی چه لذتی بهتر از این ؟
گناه می کنم که تــو شریکم باشی همین
گـاهـی وقـتـا
دلـم فـقـط سـنـگـیـنـی نـگـاهـت رو مـیـخـواد
که زُل بـزنـی بـهـم
و مـ ـن بـه روی خـودم نـیـارم . . .
وقـتی تــــــو بـا مـنی ...
تـرافیـــک میتــونه زیبــاترین مکــــــث عالـم باشــه ...
معجزه ی شیرینی است
که رؤیای بهشت را
در دل ِ آدم
زنده می کند…
لحظه ی تولد من به همان ثانیه ای بر میگردد
که تو برای اولین بار به من گفتی
دوستت دارم...
مرا دوست بدار،
حتی اندکی
اما با تمام حواست مرا جمع کن در خودت.
حتی اگر دنیا با تمام حواسش به دوست داشتنت سنگ زد
تو باز هم مرا دوست بدار،
حتی اندکی
کمتر از آنچه دوستت دارم.