✘₪இدرد دلهای عاشقانه✘₪இ

قصه ی تنهایی

این گونه است پایان !
او را به خودش می رسانی
و خودت
سرگردان ِ خودت می مانی ...

+ نوشته شده در دوشنبه پانزدهم تیر ۱۳۹۴ ساعت 10:13 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

معذرت خواهی‌، حرمت داره…

یه نفر غرورش و می‌شکنه… بخاطر تو…

از کنار معذرت خواهی‌ ساده رد نشو…

+ نوشته شده در یکشنبه بیستم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 17:15 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

کاش می شد زندگی را هم عوض کرد٬
مثل «چایی» وقتی که سرد می شود

+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ ساعت 10:10 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

از پله های زیادی پریده ام

در رودخانه های بسیاری

غرق شده ام

بارها شاخ به شاخ شده ام با زندگی

بارها گلوله خوردم !...

عشق از من یک بدل کارحرفه ای ساخته

+ نوشته شده در پنجشنبه نوزدهم دی ۱۳۹۲ ساعت 17:34 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

بــــراے فــرامــوشــے ٭ #تـــ ـــ ـــ ـــ ــو٭

هـــیـــچ #راهــــے

وجـــوב #نــבارב

#خـــــــــوבم را بــہ هــر

#راهــــے کــہ مــے زنـــم

روزے بــا #تـــــــــو رفــتـــہ بــوבم…

+ نوشته شده در شنبه چهاردهم دی ۱۳۹۲ ساعت 16:32 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

خدایا

کسی را که قسمت کس دیگریست

سر راهمان قرار نده

تا شب های دلتنگیش برای ما باشد

و روزهای خوشش برای دیگری

+ نوشته شده در شنبه بیستم مهر ۱۳۹۲ ساعت 19:36 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

شبها وقتی می خوای بخوابی میبینی کسی رو نداری که بهت فکر کنه !
اینجاست که میفهمی برخلاف شلوغیه درونت ، چقدر تنهایی . . .

+ نوشته شده در یکشنبه بیست و چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 23:13 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

از زندگـــــی کسی حذف شدم ؛

کــــه برای داشتنش

خیلی ها را

از زندگــــــی ام حذف کرده بودمــــــــ . . . . . . .

860e643bacda4e9c40bc6740d6618a90-425

+ نوشته شده در جمعه بیست و دوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 22:31 توسط ALONE REzA |

هـمه در دنیـا کـسی را دارنــد،بــرای خودشــان..!

"خــُسـرو" و "شیـــرین" ..."لیـلی" و "مـَجنــون" ..

"رامیـن" و "ویـس" .... "پیــرمــَرد" و "پیرزَن" ..

"تــو" و "اون" ...

"مــَن" و "تــَنهـآیی" !!

+ نوشته شده در جمعه هشتم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 19:36 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

ای دِل!!!!!!

لامَـــصــب.................يــاد بگيــر!

اَگـــه کســـي بِهـــت گُفـــت دوسِـتـــــــ دارَمـ...

لـُــزومـــا بـِـه ايــن مَعنــي نيستـــ کِـــه کِــس ديگـــه اي را دوسـتـــ نـَــدارد

+ نوشته شده در دوشنبه چهارم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 18:16 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

تـنهایــــــــــی آدم را عوض میکند...
از تــــــــــو چیزی میــــــــــسازد
که هیچ وقت نــــــــــبوده ای...

+ نوشته شده در شنبه دوم شهریور ۱۳۹۲ ساعت 2:20 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

تک پرم نماند!

خیالی نیست!

دیگری پرپرش خواهد کرد!!

+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و چهارم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 18:34 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

يه وقتايي دلم ميخواد..

يکي از پشت سر چشمامو بگيره و ازم بپرسه اگه گفتي من کيم؟

من هم دستاشو بگيرم و بگم هرکي هستي بمون که خيلي تنهام ...!!!

+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و سوم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 18:32 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

پــــلاک
کوچـــه ، حـــتــــی آدرس
خانـــــه ام را عـــــوض کــرده ام
چه فایــــده ،
یــــاد تــــــــــــــو
در پــــرت تــــرین خیـــابـــان های
این شـــهــــر هـــم مـــــرا به راحــتــی
پـــیــــدا می کـــنـــد…

+ نوشته شده در پنجشنبه دهم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 19:21 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

بسلامتی اونی که رفتو تنهام گذاشت

بسلامتی اونی که هر شب بیادش نمیتونم بخابم

بسلامتی اونی که .........

هنوز دوسش دارم

+ نوشته شده در چهارشنبه دوم مرداد ۱۳۹۲ ساعت 19:8 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

مثل کشیدن کبریت در باد
دیدنت دشوار است

من که به معجزه ی عشق ایمان دارم
می کشم
آخرین دانه ی کبریتم را در باد

هر چه بــــــادا بــــــــــاد!

+ نوشته شده در دوشنبه سی و یکم تیر ۱۳۹۲ ساعت 16:56 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

دنبــــــال بهانـــــه نباش عزیزم!

چشم که گذاشتـــــــم بــــــرو...

و هـــــــروقت که خواســـتی برگـــــــــرد

مــــــن تا بی نهایــــــــت شمــــــردن را بلـــدم...

+ نوشته شده در سه شنبه بیست و پنجم تیر ۱۳۹۲ ساعت 16:57 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

غــــــــــــــــــــــــ ــم که نوشتن ندارد,

نفوذ می کند در استخوان هایت

جاسوس می شود در قلبت.....

آرام آرام از چشم هایت می ریزد بیرون... ...

+ نوشته شده در شنبه بیست و دوم تیر ۱۳۹۲ ساعت 9:43 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

آدما گاهی لازمه

چند وقت کرکره شونو بکشن پایین

یه پارچه سیاه بزنن درش

و

بنویسن:

کسی نمرده

فقط دلم گرفته

+ نوشته شده در پنجشنبه بیستم تیر ۱۳۹۲ ساعت 16:45 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

نَتَرس بیـــــا

اینجـــا تاریک نیست

اینجـــا جاییست رویایی مخصوص تو

پشیمان نمیشوی

بدون ترس در آن قدم بُگذار

فقط کمی تَرَک دارد

اینجـــا قلبِ من است !

+ نوشته شده در چهارشنبه نوزدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 12:16 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

عکست را که نگاه میکنم انگار

قرن هاست که میشناسمت

خیلی دلم هوایت را میخواهد ...

هوای دلی را میخواهد که هوایم را ندارد این روزها ..

دلم را برای برگشتن دوبارات چراغونی کرده ام .....

+ نوشته شده در چهارشنبه دوازدهم تیر ۱۳۹۲ ساعت 18:22 توسط ALONE REzA |

قصه ی تنهایی

تنـــهــ اҐ...

یــﮧ وقتــ ایے هستــ

دیگـــﮧ هیچــے آرومـتــ نمیڪــכּــﮧ

כּــﮧ گریــه می ڪــنے

כּــﮧ כاכ و فــریــ اכ

فقط یــﮧ نفــ๛ عمیق می ڪشــے
و
هـــزار تا لعنتــ بـــﮧ خوכتــ میفرســتــے